این نوجوونی هم داره می‌گذره. انگار هیچ‌وقت قرار نیست برم کنسرت خواننده مورد علاقه‌م و بغلش کنم بعد شبو تا صبح خوابم نبره. 

ولی یه شب با موتورم میزنم بیرون و با سرعت زیاد میرونم. درحالی که باد لای موهام می‌پیچه، احساس میکنم به هیچ‌جا تعلق ندارم. اون شب حسابی مست میکنم و ال اس دی میزنم. پسر مورد علاقه‌مو میبوسم و از H نشان هالیوود بالا میرم. آخه من ارتفاع رو دوست دارم، و پرواز رو بیشتر.

و. بعدش دیگه نمیدونم قراره چه اتفاقی بیفته.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

الجامع العلمی Sharon زبان و ادبیات ترکان خراسان حلقه شهیدان اشراق Marcus پایگاه تخصصی نقد وهابیت Nattalia مدارات فرمان و اتوماسیون صنعتی toor دانلود بازی برای کامپیوتر